
سرویس تاریخ «انتخاب»: این کتاب شرح مسافرت، خاطرات ایام و اقامت سی ساله "اریک کارلبری "ژاندارم ارتش کشور سوئد به ایران است. او در سال ۱۹۱۲ م ۱۲۹۱ /. ش/ ۱۳۳۱ ه. ق، در اواخر دوره قاجار به منظور تاسیس هنگ ژاندارمری ایران با تعدادی از افسران سوئدی به ایران آمد.
سروان تورل هم میبایست بعد از حرکت افراد پیاده نظام با سی نفر ژاندارم سواره طوری حرکت کند که قبل از طلوع آفتاب در جنوب دهکده (پلکین) که در فاصله ۲۰ کیلومتری شمال محل استقرار اردوگاه و در دامنه کوه قرار داشت حاضر باشد. نیروهای شرکتکننده در عملیات ۴ دسته پیاده نظام و یک واحد سواره نظام در این عملیات شبانه شرکت داشتند و عملیات خیلی دقیق و حساس و مهم بود و این اولین بار بود که جوخهها همراه با فرماندهان در راه پیمایی و یک حمله ناگهانی شبانه شرکت میکردند لذا میبایست خیلی جدی بود و دقت بکار برد.
در طول راه پیمایی و عملیات سیگار کشیدن کبریت روشن کردن و استفاده از چراغ قوه جیبی به کلی ممنوع بود و در طی تمام طول راه پیمایی تماس نزدیک و بهم چسبیده افراد میبایست حفظ میشد تاکسی در تاریکی راه را گم نکند شب خیلی تاریک بود و ماه نمیدرخشید اما هزاران ستاره درخشان آسمان را زیبا کرده بودند و راه پیمایی در کمال سکوت و دقیق شروع شد و پس از هر یک ساعت راه پیمایی ده دقیقه استراحت داده میشد و لذا دستور مؤکد فرماندهی این بود که مواظب باشند از افراد کسی در هنگام استراحت ده دقیقهای خوابش نبرد که جا بماند.
ساعت پنج و نیم بامداد در کنار دهکده پلی کین (Pelikin) بودیم و دهکده کاملاً د در نور ملایم فلق دیده میشد و شرارههای جرقههای آتش که از بام بعضی خانه به بالا زبانه میکشیدند همراه با دود آتشها و سکوت و آرامش دهکده و نور ملایم تاریک و روشن صبحگاهی یک منظره رویائی دلپذیر و تابلوی زیبایی را به نمایش گذاشته بودند. دستور آرایش عملیاتی برای واحدها به صورت زیر مشخص گردید.
نخست دسته یکم گروهان یکم که جبهه مرکزی عملیات را تشکیل میدادنــد بـه صورت جدا از هم و در خط میانی جبهه از سمت جنوب دهکده وارد عملیات شده و به سمت شمال به پیش بروند لازم است که افراد به روی بامهای سطح منازل بروند [چون دهکده فوق الذکر در دامنه کوه قرار دارد لذا ساختمانهای آن به صورت پلهای ساخته شده به صورتی که بام هر خانه هم کف خیابان ساختمانهای ردیف بالاتر میشوند] (مترجم) دسته دوم گروهان یکم به صورت آرایش جنگی آزاد و پراکنده ولی به خط دشتبان در شرق دهکده مستقر خواهند شد و پس از کسب دستور توسط امر بر آهسته آهسته و با دقت به سمت دهکده پیشروی میکنند اما اجازه ندارند که به دهکده حمله کرده و وارد آن شوند زیرا در سر راه خط میانی جبهه عملیات قرار خواهند گرفت و بر علیه هم آتش خواهند گشود.
دسته سوم گروهان یکم همانند دسته دوم اما در غرب دهکده مستقر میگردند و آماده کسب دستور توسط امربر برای شروع عملیات خواهند بود. گروهان دوم تا دستور ثانوی به صورت واحد ذخیره و در عقب واحدها مستقر و بنا به دستور وارد عملیات خواهد شد. اخذ آرایش اولیه بلادرنگ انجام شد و افراد در سکوت کامل در محلهای تعین شده مستقر شدند ضمناً دستور داده شد بود که پیشروی و شروع عملیات توسط امر بر ابلاغ خواهد شد و واحدها بایستی هم چنان در سکوت کامل منتظر بمانند. آسمان شروع به روشن شدن کرده بود و بزودی روز فرا میرسید. با خود فکر میکردم که حالا میبایست سروان تورل اینجا باشد. بلافاصله پس از این فکر که به مغزم خطور کرده بود صدای پای اسبان شنیده شد بله درست است این خود سروان تورل بود که با اسبهای عربی خاکستری رنگ و شمشیر کشیده و سواره به من آماده هستند.
سلام نظامی داد و گزارش نمود که سی نفر سواره نظام در جنوب دهکده دستور دادم بدون استراحت و چهار نعل در سمت غرب دهکده مستقر و به طراف شمال دهکده بروند. وقتی که دسته سواره نظام تا محل استقرار خویش جلو آمد بوسیله اعزام امــربـر دستور آغاز عملیات و حمله ناگهانی و برقآسا به کلیه دستههای شرکتکننده در عملیات صادر شد و دهکده در چند دقیقه در محاصره کامل قرار گرفت.
تیراندازی ابتداء در بخش شمالی و سپس در داخل دهکده شروع شد دسته مرکزی هم به پشت بامها حمله کردند نبرد برقآسا و کمرشکن بود بتدریج با شنیدن صدای تیراندازی بین افراد و راهزنان که مقاومت میکردند بعضی از مردم برای تماشا روی بامها آمدند و از یک خانه واقع در بخش شمالی دهکده یک تیکه پارچه سفید توسط یک زن باحتزاز درآمد با ملاحظه این پرچم سفید بلافاصله به شیپورچی دستور داده شد که شیپور خاتمه عملیات را بنوازد شیپور خاتمه عملیات نواخته شد و سپس یک سکوت کامل برقرار گردید. از گروه راهزنان فقط یک گروه کوچک سه نفره سعی داشتند که خود را از حلقه محاصره نجات داده و در جاده شمالی خود را به اسبهایشان برسانند که توسط دسته سواره نظام متوقف و دستگیر شدند ولی یکی از آنها زندگی خود را فنا کرد و کشته شد. راهزنان خلع سلاح شدند و تمام اسلحههای موجود در دهکده جمعآوری شد و دهکده کاملاً جستجو گردید.
در یک کاروانسرا ده رأس اسب سواری بدست آمد که صاحبهای آنها مشخص نبود و هیچ یک از مردان هم حاضر به اعتراف و شهادت دادن این که اسبها از آن چه کسانی است نبودند ولی به زودی در بازجوییها هم صاحبان اسبها مشخص میشدند و هم راهزنان در این لحظه کاری تختی که در خواست شده بود از کاهارت (Kahart) به موقع رسید و بعضی از ژاندارمها که زخمی شده بودند برای مداوای اولیه به کاهارت
منبع خبر: پایگاه خبری تحلیلی انتخاب