سرنوشت یک فیلم، گاهی مستقیماً به شخصیتهایش گره خورده است؛ چرا که همین کاراکترها عامل اصلی در جلب توجه و درگیر کردن تماشاگر با دنیای داستان هستند. بهترین بازیگران میتوانند این شخصیتهای پرده نقرهای را به یکی از تحسینبرانگیزترین آفریدههای داستانپردازی تبدیل کنند.
نقشآفرینی رایان رینولدز در ددپول نمونهای درخشان از بازیگری است که با کاریزمای خاص خود، به یکی از بزرگترین شخصیتهای دنیای مارول جان تازهای بخشید. بازیگرانی که در خلق شخصیتهای ماندگار تبحر دارند، بیتردید میتوانند سطح کیفی یک فیلم را چند پله بالاتر ببرند. این ستارگان سینما و تلویزیون با نقشآفرینی در میان پررنگترین و بهیادماندنیترین شخصیتهای دنیای رسانه شناخته میشوند. بازیهایی پرشور و اغراقآمیز از آنها، مخاطبان را در طول سالها و از دل فیلمها و سریالهای متنوع سرگرم کرده است.
این بازیگران ثابت کردهاند که توانایی خلق شخصیتهایی را دارند که تا سالها در ذهن مخاطبان باقی میمانند؛ نقشهایی که حتی مدتها پس از اکران فیلم یا پخش سریال، هنوز در بحثها و خاطرات تماشاگران زندهاند.
جی.کی. سیمونز

جی.کی. سیمونز یکی از برجستهترین بازیگران نقش مکمل در هالیوود امروز است؛ چهرهای که در آثار سینمایی زیادی حضور داشته و اغلب با نقشهایی فرعی اما بهیادماندنی، قلب تماشاگران را تسخیر کرده است. شاید شاخصترین نمونه از این حضور پُرنفوذ، بازی او در نقش جی. جونا جیمسون، سردبیر روزنامه دیلی بیوگل در سهگانه مرد عنکبوتی به کارگردانی سم ریمی باشد؛ نقشی آنقدر نمادین که مارول ناچار شد او را دوباره برای دنیای سینمایی خود بازگرداند.
سیمونز علاوه بر این، در آثاری مانند لیگ عدالت و اتحاد هم در نقشهای مکمل ظاهر شده است. حتی وقتی فیلمها در سطح توانایی و استعداد او نیستند، سیمونز همیشه با تمام وجود به نقش خود متعهد میماند. او اگرچه معمولاً در نقشهای اصلی دیده نمیشود، اما صدای بم و نافذش و تواناییاش در درخشش هم در آثار درام و هم در کمدی، باعث شده در بین همنسلهایش جایگاه ویژهای پیدا کند.
استعداد بینظیر او سرانجام با کسب جایزه اسکار برای ایفای نقش معلم سختگیر موسیقی، ترنس فلچر، در فیلم Whiplash به رسمیت شناخته شد. نقشی که ترکیبی از قدرت، استبداد، ترس و شکوه بود و مهر تأییدی بود بر تسلط سیمونز بر هر نقشی که به او سپرده شود.
کلنسی براون

برای بسیاری از طرفداران، صدای خاص و متمایز کلنسی براون شاید آشناتر از چهرهاش در نقشهای لایو-اکشن باشد، هرچند این بازیگر در هر دو زمینه کارنامهای پُربار دارد. براون با صداپیشگی شخصیت آقای کرَبز، صاحب حریص رستوران «کراستی کرَب» در انیمیشن محبوب باباسفنجی شلوارمکعبی از شبکه نیکلودئون، به شهرت گستردهای دست یافت. صدای خشدار و شوخطبعانهاش به این شخصیت جان بخشید و آن را به یکی از بهیادماندنیترین صداهای تلویزیون تبدیل کرد.
در دنیای لایو-اکشن نیز، کلنسی براون حضور چشمگیری داشته است. از جمله نقشآفرینی برجستهاش در فیلم تحسینشده رستگاری در شاوشنک، جایی که در نقش کاپیتان هدلی، نگهبان خشن زندان، حضوری تأثیرگذار و بهیادماندنی داشت.
در سالهای اخیر هم براون دوباره در مرکز توجه قرار گرفته، این بار با ایفای نقش سالواتوره مارونی، رئیس باند خلافکارها، در سریال پنگوئن، اسپینآفی از فیلم بتمن (۲۰۲۲). او بار دیگر نشان داد که چه در پشت میکروفن و چه مقابل دوربین، توانایی خارقالعادهای در خلق شخصیتهایی قوی و فراموشنشدنی دارد.
جنیفر کولیج

جنیفر کولیج یکی از بازیگرانیست که در هالیوود کمتر از شایستگیاش مورد توجه قرار گرفته است. او بیشتر با نقشهای کمدی مکمل در فیلمهایی چون Legally Blonde و American Pie شناخته میشود و در طول سالها نام خود را بهعنوان چهرهای ثابت در کمدیهای خاص و متفاوت مطرح کرده است.
با این حال، کولیج بارها ثابت کرده که تنها به بازی در نقشهای طنز محدود نمیشود. نقشآفرینی او در سریال اورجینال HBO، نیلوفر سفید (The White Lotus)، در قالب شخصیت تنیا مککویید، لایههای عمیقتری از تواناییهای دراماتیک او را نمایان کرد و با استقبال گسترده منتقدان و مخاطبان همراه شد.
در نقشهای کمدی، کولیج با صدای نمایشی خاص و منحصربهفردش که تقریباً همه شنیدهاند و شاید حتی تقلیدش کردهاند، جایگاه متمایزی برای خود ساخته است. او استاد بازی در نقش شخصیتهایی بهظاهر سادهلوح است، گاهی با قلبی از طلا، و گاهی با انگیزههایی خودخواهانه. با این حال، در هر نقشی که ظاهر میشود، حضورش همواره لذتبخش و بهیادماندنیست؛ حتی اگر تعداد نقشهای مهم او کمتر از آن چیزی باشد که شایستهاش است.
کریستوفر لوید

کمتر شخصیت مکملی به اندازه داک براون، دانشمند عجیب و غریب و گاه حواسپرت سهگانه بازگشت به آینده (Back to the Future) ساخته رابرت زمکیس، اینچنین نمادین و بهیادماندنی شده است. محبوبیت این کاراکتر بیش از هر چیز مدیون بازی درخشان کریستوفر لوید است که با مهارت کمنظیری در قالب «دانشمند دیوانه» فرو رفت و این نقش را به اثری ماندگار در فرهنگ عامه تبدیل کرد.
با وجود اینکه داک براون شناختهشدهترین نقش کریستوفر لوید است، او در طول دوران حرفهای بلند و پُربارش، بارها تواناییهایش را بهعنوان بازیگری مکمل درخشان به اثبات رسانده است. لوید معمولاً در نقش شخصیتهایی «منفصل از واقعیت» ظاهر میشود، کاراکترهایی عجیب، خیالپرداز یا کاملاً غیرقابل پیشبینی. همین ویژگی بود که حضور او را در سریال تاکسی، در کنار ستارگانی چون جاد هیرش و دنی دیویتو، به نقطهای درخشان تبدیل کرد و در نهایت موجب شد به عضوی ثابت از بازیگران سریال تبدیل شود.
او همچنین با همان انرژی عجیبوغریب همیشگیاش، نقشهایی بهیادماندنی در فیلمهایی چون چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟ (Who Framed Roger Rabbit) در نقش قاضی دوم، و خانواده آدامز (The Addams Family) در نقش عمو فستر ایفا کرده است.
تماشاگران شاید تصور کنند میدانند لوید قرار است با شخصیتش چه کند، اما تقریباً هیچگاه نمیتوانند پیشبینی کنند چه چیزی از دهان او بیرون خواهد آمد و همین ویژگی او را به یکی از سرگرمکنندهترین بازیگران تاریخ سینما بدل کرده است.
ساموئل ال. جکسون

ساموئل ال. جکسون یکی از پُرکارترین و محترمترین بازیگران نسل خود است؛ چهرهای که در برخی از بزرگترین فرنچایزهای سینمایی حضور یافته و نقشهایی ماندگار از خود بر جا گذاشته است. او در نقش استاد دانا و باوقار جدای، میس ویندو، در پیشدرآمدهای جنگ ستارگان، و همچنین صداپیشگی ابرقهرمان خونسرد و دوستداشتنی، فروزون، در انیمیشن شگفتانگیزان، حضوری پررنگ و خاطرهانگیز داشته است؛ نقشی که حتی در میان صداهای دیگر، با کاریزمای جکسون میدرخشد.
جکسون معمولاً نقش اول فیلمها نیست، اما با بازی در نقشهایی سرسخت، قاطع و بیپروا، به یکی از شناختهشدهترین چهرههای سینما بدل شده است. یکی از نمونههای شاخص این سبک، حضور او در پارک ژوراسیک در نقش آرنولد است؛ کاراکتری که با جمله معروف «کمربندهاتونو ببندید» در حین خاموشکردن سیستم پارک، هنوز هم در حافظه سینمایی تماشاگران باقی مانده است.
در دنیای سینمایی مارول نیز، جکسون با ایفای نقش نیک فیوری، مدیر مصمم و بیملاحظهی سازمان شیلد، وزنهای از جدیت و اقتدار به تیم انتقامجویان بخشیده است؛ بهطوری که این شخصیت، در کنار ابرقهرمانان، نهتنها کم نمیآورد بلکه گاهی از آنها هم نترستر و کاریزماتیکتر به نظر میرسد.
جکسون با صدای خاص، شخصیتپردازی مقتدر و توانایی در ترکیب طنز با جدیت، به نمادی از بازیگرانی تبدیل شده که حتی در نقشهای مکمل، حضوری برجسته و فراموشنشدنی دارند.
مارگو رابی

مارگو رابی، بازیگر درخشان استرالیایی، در سالهای اخیر به یکی از چهرههای اصلی و تأثیرگذار صنعت سینما تبدیل شده است. موفقیت چشمگیر او در نقش باربی، این نماد سرخوش و زنانه، باعث شد بسیاری از مخاطبان و منتقدان او را شایسته دریافت اسکار بدانند. نقشآفرینیای که فراتر از ظاهر فریبندهی کاراکتر بود و با لایههایی از طنز، حساسیت و عمق درونی همراه شد.
رابی پیش از فتح هالیوود، با بازی در نقش دانا فریدمن—دختری پرانرژی و جسور—در سریال استرالیایی همسایهها (Neighbours)، توجه مخاطبان داخلی را جلب کرد. اما جهش بزرگ او به سینمای جهانی با گرگ والاستریت رقم خورد، جایی که در نقش نائومی لاپاگلیا، زنی جسور، اغواگر و حسابگر، توانست حضوری فراموشنشدنی و تحسینبرانگیز از خود به جای بگذارد.
با این حال، محبوبترین شخصیت مارگو رابی بیتردید هارلی کویین در دنیای سینمایی دیسی است. او در قالب این ضدقهرمان پرهیاهو، آنچنان انرژی و بینظمی لذتبخشی به تصویر کشید که حتی در میان ابرقهرمانان و ضدقهرمانان پرزرقوبرق دنیای زک اسنایدر، کاملاً میدرخشید و گاهی بهتنهایی بار فیلم را به دوش میکشید.
مارگو رابی با ترکیب ظاهری فریبنده، بازی مسلط و هوش انتخاب نقش، خود را به بازیگری بدل کرده که هر بار روی پرده ظاهر میشود، نگاهها را بهسوی خود میکشد، خواه در قالب زنی خطرناک، دختری معصوم، یا نمادی فرهنگی همچون باربی.
روان اتکینسون

بریتانیا همواره زادگاه برخی از درخشانترین استعدادهای کمدی جهان بوده است، و در این میان، روان اتکینسون جایگاهی ویژه دارد. بازیگر و کمدینی که شخصیتهای فراموشنشدنیای چون مستر بین و جانی انگلیش را خلق کرد، کاراکترهایی که با بیعرضگیهای خندهدارشان، هنوز هم برای نسلهای مختلف تماشاگران تازگی دارند و خستهکننده نمیشوند.
اتکینسون علاوه بر نقشهای اصلیاش، در مقام بازیگر مکمل نیز لحظاتی ناب و ماندگار را رقم زده است. یکی از نمونههای برجسته، حضور او در فیلم لایو-اکشن اسکوبی-دو (۲۰۰۲) در نقش امیل موندِوارِیوس، مالک خشکمغز و مرموز پارک موضوعی اسپوکی آیلند است؛ نقشی که اتکینسون با شوخطبعی خاص خود، لحن خشک آن را به کمدیای بامزه بدل میکند.
در انیمیشن کلاسیک شیرشاه (۱۹۹۴) نیز، صدای اتکینسون جان تازهای به شخصیت زازو، مشاور سلطنتی متکبر اما وظیفهشناس، میبخشد. این نقش، یکی از بهترین نمونههای استفاده از صدای یک کمدین در خلق کاراکتری کارتونی و دوستداشتنی است.
در فیلم وانکا (۲۰۲۳) نیز، روان اتکینسون در نقش کشیشی به نام پدر جولیوس، با لحن جدی اما رفتارهای اغراقشده، لحظاتی طنزآلود میآفریند، بهویژه در صحنهای که با حضور یک زرافه در بیرون کلیسا مواجه میشود!
روان اتکینسون هنرمندی است که چه در قالب نقش اول و چه در نقشهای فرعی، همیشه توانسته با طنز فیزیکی منحصربهفرد، حالات چهرهی دقیق و ضربآهنگ کمیک بینظیرش، حضوری درخشان و ماندگار در سینما و تلویزیون داشته باشد.
کاترین هان

با آنکه کاترین هان در اغلب پروژههای سینمایی و تلویزیونیاش نقش اول را ایفا نمیکند، اما موفق شده پایگاهی پرشور از طرفداران وفادار برای خود دستوپا کند. این بازیگر توانمند با حضور در نقشهای مکملی که اغلب فراتر از انتظار ظاهر میشوند، ثابت کرده است که میتواند هر صحنهای را با حضور خود از آنِ خویش کند.
یکی از نقشهای بهیادماندنی هان در سریال محبوب Parks and Recreation رقم خورد، جایی که در قالب جنیفر بارکلی، مشاور سیاسی جاهطلب و حسابگر، توانست با طنازی و هوش خاصش توجه بسیاری از تماشاگران را جلب کند.
با این حال، برجستهترین لحظات بازیگری او در دنیای مارول شکل گرفتهاند. صدای فوقالعاده تأثیرگذار هان در نقش دکتر آک در انیمیشن مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی نه تنها به یک نسخه مونث از شخصیت اوتو اکتاویوس جان میدهد، بلکه با تهمایههای تهدیدآمیز و بازیگوشی خاص خود، یک ضدقهرمان تمامعیار میسازد که در خاطر میماند.
در دنیای لایو-اکشن مارول نیز، هان در سریال WandaVision با ایفای نقش آگاتا هارکنس خوش درخشید؛ جادوگری مرموز و فریبکار که پشت لبخندهای دلفریبش، نیتهایی پیچیده و تاریک پنهان است. او در این نقش، تعادلی استادانه میان شرارت و طنز ایجاد میکند و با آهنگ محبوب «Agatha All Along» در ذهن بینندگان جاودانه شد. جالب آنکه شخصیت آگاتا در کمیکها چندان پررنگ نبود، اما بازی تماشایی هان باعث شد این کاراکتر به یکی از چهرههای محبوب جدید مارول تبدیل شود.
کاترین هان ثابت کرده که حتی در قالب نقشهای فرعی نیز میتواند حضوری اصلی داشته باشد. ترکیب صدای خاص، بازی میمیکی زنده، و توانایی در عبور از مرز طنز و تهدید، او را به یکی از بازیگران بیبدیل نسل خود بدل کرده است.
هریسون فورد

هریسون فورد یکی از نامهای ماندگار و پرفروش در تاریخ سینمای هالیوود است؛ بازیگری که با کاریزمای خاص خود، شخصیتهای قهرمانانهاش را به اسطورههایی جاودان بدل کرده است. او بیشتر با ایفای نقشهایی مانند ایندیانا جونز و هان سولو در جنگ ستارگان شناخته میشود، دو نقش که به تنهایی برای تثبیت جایگاهش در تاریخ سینما کافی هستند.
با این حال، فورد دامنهی بازیگری خود را به شخصیتهایی فراتر از ماجراجویان کلاسیک نیز گسترش داده است. یکی از مثالهای بارز، نقش رئیسجمهور قاطع و وطندوست جیمز مارشال در فیلم مهیج Air Force One است؛ نقشی که در آن، فورد ترکیبی از جذبه، اقتدار و مهارت اکشن را در قالب یک چهره سیاسی به نمایش میگذارد.
او قرار است در دنیای سینمایی مارول نیز چهرهای مشابه را ایفا کند. در فیلم Captain America: Brave New World، فورد جایگزین بازیگر فقید ویلیام هرت خواهد شد و در نقش تاندربولت راس—که اکنون به ریاستجمهوری آمریکا رسیده—ظاهر خواهد شد. این تصمیم یکی از هیجانانگیزترین انتقالهای بازیگری در مارول است که به لطف حضور فورد، وزنی تازه به این شخصیت میبخشد.
در کنار نقشهای قهرمانانه، یکی از وجوه محبوب دیگر هریسون فورد، شخصیتهای بداخلاق اما دوستداشتنیاش هستند. در فیلم Morning Glory، او در نقش مایک پومروی، گوینده اخباری که با سردی و خشونت طنزآمیز خود خبرها را به چالش میکشد، خنده و کنایه را بهخوبی ترکیب میکند. همچنین در فیلم وسترن علمیتخیلی Cowboys & Aliens، نقش سرهنگ وودرو دلارهاید را ایفا میکند، مردی تلخمزاج که در بسیاری از صحنهها حتی بر قهرمان اصلی سایه میافکند.
هریسون فورد با ترکیب بازی فیزیکی قوی، چهرهی صلب و درعینحال شوخطبع، و حضوری مسلط، همواره فراتر از سن نقش خود عمل کرده و به یکی از ستونهای سینمای معاصر تبدیل شده است.
کارن گیلن

کارن گیلن یکی از بازیگرانی است که هنوز آنطور که باید و شاید مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار نگرفته، اما کارنامهی هنریاش نشان میدهد که او بازیگری بااستعداد، پرانرژی و متعهد به حرفهاش است. از همان روزهای نخست که در سریال علمی-تخیلی Doctor Who در نقش «امی پاند» ظاهر شد، دختری سرزنده، پرشور و گاه غیرقابلپیشبینی، مشخص بود که کارن گیلن آیندهای درخشان پیشرو دارد.
اما شهرت جهانی او بیشتر مدیون ایفای نقش «نبولا» در دنیای سینمایی مارول است؛ شخصیتی پیچیده و چندلایه که در ظاهر، سرد و خشن بهنظر میرسد اما در درون، سرشار از خشم فروخورده، زخمهای روانی و در نهایت، اشتیاق به ارتباط انسانی است. گیلن برای این نقش نهتنها سر خود را تراشید، بلکه با بازی درخشانش توانست نبولا را از یک آنتاگونیست فرعی به یکی از چهرههای محبوب و مورد همدردی طرفداران تبدیل کند.
او همچنین در بازسازی موفق Jumanji، با ایفای نقش روبی روندهاوس، توانایی کمدی خود را بهرخ کشید. در این فیلم، گیلن نقش آواتار یک دختر نوجوان خجالتی و کتابدوست را ایفا میکند که ناگهان در قالب یک جنگجوی جذاب و جسور ظاهر میشود. ترکیب طنز، فیزیکالکامدی و ظرافت در بازی او، یکی از نقاط قوت اصلی فیلم بود.
کارن گیلن با انتخابهای هوشمندانه و تعهدی که به شخصیتپردازی دارد، توانسته است در پروژههای علمیتخیلی، اکشن و کمدی بدرخشد. اگرچه هنوز بسیاری نام او را در کنار بازیگران مطرح هالیوود نمیبرند، اما بیشک آیندهای درخشان در انتظار اوست و دیر یا زود، جایگاه واقعیاش را در صنعت سینما بهدست خواهد آورد.
هیو جکمن

هیو جکمن یکی از بازیگران برجسته هالیوود است که توانسته با خلق شخصیتهایی بهیادماندنی، در سینما حضوری بینظیر داشته باشد. او بیشتر بهعنوان لوگن یا همان ولورین در دنیای X-Men شناخته میشود، شخصیتی که با ویژگیهای خاص خود، خشم، تنهایی و دلسوزی، در دل طرفداران جا باز کرده است. بازگشت او به این نقش در فیلمهای اخیر همچون Deadpool 3 (Deadpool & Wolverine) نه تنها هیجانانگیز بود بلکه نشان داد که هیو جکمن هنوز در این نقش بهعنوان یکی از نمادهای سینما شناخته میشود.
اما جکمن تنها محدود به نقشهای خشن و قهرمانانه نیست. در The Greatest Showman (2017)، او با ایفای نقش پیتی بارنوم، شومنی بزرگ و پرشور، بهگونهای درخشید که توانست نظر مخاطبان و منتقدان را جلب کند. اجرای شگفتانگیز او در این فیلم بهویژه با تواناییاش در رقص و آواز، ثابت کرد که او برای چنین نقشی انتخابی فوقالعاده بوده است.
با این حال، حتی در فیلمهایی که مورد انتقاد قرار گرفتهاند، هیو جکمن توانسته درخششی خاص داشته باشد. برای مثال، در Pan که با استقبال سردی از سوی مخاطبان روبهرو شد، نقش بلکبیر، دزدان دریایی فریبکار، یکی از بهترین بخشهای فیلم بود. او با نبوغ خاص خود توانست این شخصیت منفی را بهطور طنزآمیز و زندهای ایفا کند.
در Chappie نیز جکمن در نقش وینسنت مور، مهندس رباتی مغرور و بیرحم، توانست عملکرد بینظیری را ارائه دهد و با بازی در این نقش، نشان داد که تواناییهای او فراتر از شخصیتهای مثبت و قهرمانانه است.
هیو جکمن ثابت کرده که بهعنوان یک بازیگر نقش مکمل یا حتی منفی، میتواند فیلمها را از نظر احساسی و سینمایی ارتقا دهد و یکی از بهترینهای دوران خود باشد.
جف گلدبلوم

جف گلدبلوم به یکی از چهرههای آشنا برای طرفداران سینما تبدیل شده است که در دهه ۸۰ میلادی در بسیاری از فیلمهای بزرگ حضور پیدا کرد. او برای بازی در نقش شخصیتهای عجیب و غریب سینما مشهور است و محبوبیتش هیچگاه کاهش نیافته است. یکی از ماندگارترین شخصیتهایی که جف گلدبلوم به تصویر کشیده، ایان مالکوم، دانشمند عجیب و غریب در فیلم پارک ژوراسیک است. رفتارهای غیرمعمول و شوخطبعیهای او باعث شده که این شخصیت به یکی از محبوبترین قهرمانان این مجموعه تبدیل شود.
در سال ۱۹۸۷، جف گلدبلوم در بازسازی مگس نیز حضوری به یاد ماندنی داشت. در این فیلم ترسناک، او در نقش ست براندل، یک دانشمند نابغه اما خجالتی که به طور تصادفی بدن خود را با یک مگس در فرآیندی ناموفق تلفیق میکند، بازی کرد و بهطرزی خیرهکننده، هیجان و وحشت را در مخاطبان ایجاد کرد.
در سالهای اخیر، جف گلدبلوم در دنیای سینمایی مارول نیز شناخته شده است. او در Thor: Ragnarok نقش گرند مستر را ایفا کرد؛ شخصیتی خودشیفته و بچگانه که با شخصیت غولپیکر خود صحنه را تسخیر کرده و به یکی از شخصیتهای بهیادماندنی فیلم تبدیل شد. حضور گلدبلوم در این نقش نه تنها بهخوبی جنبههای کمدی شخصیت را نمایان کرد بلکه با اجرای غیرقابلپیشبینی او، گرمای خاصی به فیلم بخشید.
جف گلدبلوم با شخصیتهای خاص و متفاوتی که ایفا کرده، یکی از بازیگران منحصر به فرد سینما است که به راحتی میتواند صحنه را در دست بگیرد و خاطرهانگیز بماند.
جانی دپ

جانی دپ در طول دوران حرفهای خود در هالیوود، نقشهای مختلفی را ایفا کرده که اغلب بهدلیل ویژگیهای عجیب و غریبشان شناخته میشوند. بسیاری از این نقشها حاصل همکاریهای او با کارگردان مشهور تیم برتون بودهاند. یکی از بهترین مثالها، نسخه خارقالعادهاش از مد هتر در آلیس در سرزمین عجایب (۲۰۱۰) است؛ شخصیتی که با رفتارهای عجیب و غریبش، کاملاً با دنیای فانتزی و خیالی فیلم هماهنگ است. همچنین، شخصیت ادوارد قیچیدست در ادوارد قیچیدست یکی از بهترین و بهیادماندنیترین نقشآفرینیهای اوست که ترکیبی از رقتانگیزی و دلتنگی را بهطرزی جادویی به تصویر کشیده است.
اما بدون شک یکی از شناختهشدهترین و محبوبترین نقشهای جانی دپ، کاپیتان جک اسپارو در دزدان دریایی کارائیب است. شخصیت جک اسپارو، دزد دریایی مست و عجیب که بهطور کامل از فیلمهای عادی سرقت دریایی فاصله میگیرد، نهتنها به یک نماد فرهنگی تبدیل شد، بلکه جک اسپارو آنچنان محبوب شد که بسیاری فراموش کردند که او در اکثر فیلمها، شخصیت اصلی نیست. با این حال، اجراهای بینظیر دپ باعث شده که این شخصیت به یکی از بزرگترین نمادهای سینما تبدیل شود.
همچنین، دپ در نقش گریندلوالد در مجموعه جانوران شگفتانگیز نیز فوقالعاده عمل کرد. او توانست شخصیت جادویی و عجیب و غریب این جادوگر تاریک را با ویژگیهای خاص خود، همانطور که در هری پاتر بهعنوان عشق گذشتهی دامبلدور شناخته میشود، بهخوبی به تصویر بکشد. اجرای دپ در این نقش به این شخصیت عمق و بعدی منحصر به فرد داد که بهراحتی با دیگر شخصیتهای مجموعه همسطح شد.
جانی دپ با تنوعی که در انتخاب نقشها و قدرتی که در تجسم شخصیتهای عجیب و غریب دارد، یکی از بازیگران منحصر به فرد سینما است که توانسته جایگاه خود را بهعنوان یکی از بهترینهای هالیوود تثبیت کند.
تام بیکر

تام بیکر با طبیعت عجیب و غریب خود همیشه یکی از بازیگران محبوب تماشاگران بوده است. او بیشتر بهخاطر بازی در نقش دکتر چهارم در دکتر هو شناخته میشود که با انرژی دیوانهوار و دلنشین خود شخصیت را به یکی از نمادهای تلویزیون تبدیل کرد. تام بیکر بهعنوان یک بازیگر شخصیت، خود را بهخوبی شناخته است و در پروژههای مختلفی حضور داشته که نشاندهنده تنوع تواناییهای اوست، از جمله بازی در نقش موجود کهن بندو در جنگ ستارگان: رقبای کهن و استاد برجسته پرفسور پلوم در سریال تلویزیونی کلوئیدو.
علاوه بر این، بیکر موفقیتهای زیادی در ایفای نقشهای منفی داشته است. او در نقش زیباد در چرخ جادویی (۲۰۰۵) بهشدت ترسناک است و در فیلم سفر طلایی سینباد نیز در نقش کورا، بهطرزی بینظیر توجهها را به خود جلب کرده است. نقش کوچکش در فیلم سیاهچالها و اژدها در دهه ۲۰۰۰ بهعنوان رهبر الفهای وحشی، یکی از نقاط اوج فیلم بهحساب میآید و توانسته ویژگیهای عجیب و غریب خود را به شخصیت بدهد.
تام بیکر با شخصیتهای متنوعی که بهخوبی ایفا کرده، نه تنها در نقشهای مثبت بلکه در نقشهای منفی نیز توانسته حضور برجستهای داشته باشد و به یکی از بازیگران معتبر سینما و تلویزیون تبدیل شود.
منبع: msn
منبع خبر: گیم فا