مداخله
مداخله
    حساب کاربری
    سبد خرید ( 0 )
      مبلغ قابل پرداخت
      مشاهده سبد خرید
      ببینید: روزی که شاه ۹۰ جنگنده برای پاکستان فرستاد / ماجرای کمک پنهان پهلوی به پاکستان در جنگ با هند چه بود؟

      ببینید: روزی که شاه ۹۰ جنگنده برای پاکستان فرستاد / ماجرای کمک پنهان پهلوی به پاکستان در جنگ با هند چه بود؟

      مداخله

      1404/02/27
      ببینید: روزی که شاه ۹۰ جنگنده برای پاکستان فرستاد  / ماجرای کمک پنهان پهلوی به پاکستان در جنگ با هند چه بود؟
      '; const videoTextAreaId = "videoTextArea_1972901"; const videoCodeBtnId = "videoCodeBtn_1972901"; const videoCodeBtn = document.getElementById(videoCodeBtnId); videoCodeBtn.addEventListener('click', function() { if (document.getElementById(videoTextAreaId).innerText.trim() === "") { document.getElementById(videoTextAreaId).innerText = embedHtml; } }); })();

      مهرشاد ایمانی؛ سرویس تاریخ «انتخاب»: روابط ایران و پاکستان در دوره محمدرضاشاه پهلوی همواره مبتنی بر حسن تعامل بوده است؛ تا حدی که به محض تشکیل کشور پاکستان در سال 26، ایران این اولین کشوری می‌شود که پاکستان را به رسمیت می‌شناخت و فقط 40 روز بعد هم سفارت ایران در کراچی تأسیس می‌شود. سفر شاه به این کشور هم نخستین سفر رئیس یک کشور به پاکستان محسوب می‌شود. شاه در سال 28 به پاکستان هم سفر کرد و زمینه انعقاد پیمانی امنیتی را فراهم کرد؛ پیمانی که حدود یک سال بعد از سفر شاه در تاریخ 29 بهمن سال 28 در تهران امضا شد. عضویت ایران و پاکستان در پیمان‌های بغداد و بعدتر که تبدیل به سنتو شد نیز بر این تحکیم روابط اثر زیادی داشت؛ به ویژه در حوزه سیاسی-امنیتی-منطقه‌ای.

      ایران در دوره پهلوی دوم توانست در مناقشه پاکستان با افغانستان بر سر پشتونستان از پاکستان حمایت کرد؛ هرچند دلیل مهمی که در نقش‌آفرینی ایران به نفع پاکستان مطرح بود، نگرانی ایران از تجزیه بلوچستان بود. دولت ایران در اقدامات میانجیگرانه ای که به نحوی مشکلات پاکستان را مرتفع سازد حضور جدی داشت؛ سفر محمدرضاشاه در تیرم سال 41 به پاکستان و ابراز علاقه‌اش به میانجیگری میان افغانستان و پاکستان بر سر مسئله پشتونستان باعث شد در سفرهای او به کابل و راولپندی و مذاکره با مقامات دو کشور روابط دیپماتیک آنها در 7 خرداد سال 42 از سر گرفته شود و دو کشور در تهران موافقتنامه‌ای را کنند که در پی آن سفارت‌خانه‌های پاکستان و افغانستان در هر دو کشور بازگشایی شد.

      شاه همچنین به دلیل دیدگاه‌های ضدکمونیستی و تمایل به ایجاد یک بلوک منطقه‌ای تحت رهبری ایران، به پاکستان به عنوان متحدی مهم نگاه می‌کرد. او با ذوالفقار علی بوتو، وزیر خارجه پاکستان که بعدتر نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور پاکستان هم روابط شخصی خوبی داست.

      اوج روابط خوب دو کشور به جنگ دوم پاکستان و هند در سال 1965 برمی‌گردد که شاه از پاکستان حمایت ویژه‌ای کرد. جنگ دوم هند و پاکستان، اوج درگیری هند و پاکستان بود که بین آوریل تا سپتامبر ۱۹۶۵ اتفاق افتاد. این درگیری پس از عملیات جبل‌الطارق پاکستان، که برای نفوذ نیروها به جامو و کشمیر برای ایجاد شورش علیه حکومت هند طراحی شده بود، آغاز شد. هند با شروع حمله نظامی گسترده به پاکستان غربی مقابله به مثل کرد. جنگ 17 روزه باعث ایجاد هزاران تلفات در هر دو طرف شد و یکی از بزرگ‌ترین درگیری‌ها بعد از جنگ جهانی دوم تا آن مقطع رقم خود.

      اسدالله علم در خاطرات روزنامه خود درباره موضع شاه در قبال جنگ پاکستان و هند نوشته است: «شاهنشاه امروز تأکید کردند که پاکستان تنها متحد واقعی ما در منطقه است. باید تمام تلاش خود را برای تقویت این کشور به کار گیریم، مخصوصا در مقابل تهدیدات هند». (جلد دوم، صفحه ۱۸۷)

      او همچنین با اشاره به جلسه فوق‌العاده‌ای با حضور شاهنشاه، هویدا، خودش و فرماندهان نظامی می‌نویسد که شاه گفت: «اگر پاکستان سقوط کند، فردا نوبت ایران خواهد بود. باید فورا اقدام کنیم». (جلد چهارم، صفحه ۳۱۲)

      علم یک ماه بعد یعنی در 20 دی 1350 تحلیل شاه را اینگونه روایت می‌کند: «شاهنشاه امروز تحلیل جالبی ارائه دادند: هند با حمایت شوروی دارد به قدرت مسلط منطقه تبدیل می‌شود. اگر امروز به پاکستان کمک نکنیم، فردا باید مستقیما با هند و شوروی روبرو شویم». (جلد چهارم، ص ۳۴۵)

      علم در پنجم بهمن از اعتراض سفیر آمریکا به شاه می‌نویسد: «سفیر آمریکا امروز اعتراض رسمی خود را اعلام کرد، اما شاهنشاه پاسخ دادند: این تصمیم حاکمیتی ایران است. ما از متحد خود در برابر تجاوز حمایت می‌کنیم». (جلد چهارم، ص ۳۶۷)

      حسن طوفانیان، خلبان نیروی هوایی شاهنشاهی ایران، مسئول خریدهای خارجی و رئیس سازمان صنایع دفاع در دوران پهلوی مسئول ارسال جنگنده‌هایی به پاکستان می‌شود. او در گفت‌وگو با پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد از ارسال چندین فروند جنگنده به پاکستان سخن گفت.

      مهدی تدینی، تاریخ‌پژوه، در کانال تلگرامی‌اش با انتشار بخش‌هایی از گفت‌وگوی طوفانیان، به نقل از او ماجرای ارسال جنگنده‌ها به پاکستان را این طور روایت می‌کند: «در این ویدئو صدای تیمسار طوفانیان رو می‌شنوید که می‌گوید وقتی بین پاکستان و هند جنگ درگرفت، شاه به او گفت فورا به پاکستان بره و هر اسلحه‌ای پاکستانی‌ها نیاز دارند برایشان تهیه کن. طوفانیان 90 هواپیما برای پاکستان می‌خرد و تحویلشان می‌دهد. اما بالاخره خبر این خرید به گوش هندی‌ها می‌رسد و طبعا باعث کدورت می‌شود. برای رفع این سوءتفاهم، ایران مقامات هندی را به مراسم رژه دعوت می‌کند و هواپیماهایی را هم که به پاکستان داده بودند، برای رژه به ایران برمی‌گردانند و به رنگ نیروی هوایی ایران درمی‌آورند و جزو هواپیماهای ایرانی به نمایش می‌گذارند و هندی‌ها که مطمئن بودند این هواپیماها دست پاکستان است، متعجب می‌شوند و ظاهرا متوجه می‌شوند که چه‌قدر زود قضاوت کردند. بعد از رژه دوباره هواپیماها را به پاکستان برمی‌گردانند. طوفانیان این ماجرا را دقیق‌تر توضیح داده است».

      تدینی در ادامه توضیح می‌دهد: «دلیل اینکه شاه آماده بود که از پاکستان حمایت کامل کند، این بود که ایران و پاکستان در قالب پیمان سنتو متحد بودند. سنتو، با عضویت ایران، پاکستان، ترکیه و عراق کمربندی امنیتی در برابر شوروی می‌ساخت. سنتو باعث گسترش روابط ایران با ترکیه و پاکستان شد اما عراق پس از کودتای تابستون ۳۷ از جمع کشورهای سنتو خارج شد. طوفانیان نماینده ویژه شاه در کار خرید تسلیحات بود؛ مرد شماره یک در خرید اسلحه. همین باعث شده بود در ارتش دلخوری نسبت به اختیارات ویژه او وجود داشته باشد. حتی رؤسای ستادکل ارتش هم از این حد اختیار او ناراضی بودند، اما واقعیتی هم که در اینجا وجود دارد این است که خرید اسلحه به مردی متخصص، لابی‌گر و ذی‌نفوذ نیاز دارد که هم به جهان تسلیحات مسلط باشد و هم توانسته باشد روابط شخصیِ خوبی با نهادهای امنیتی و شخصیت‌های نظامی و سیاسی خارجی برقرار کند و هم مثل یک مهره لیبرو، آزادی‌عمل فراوان داشته باشد».

      در بخش دیگری از گفت‌وگوی طوفانیان با پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد او می‌گوید: «شخصا دستور شاه را اجرا کردم که گفته بودند حتی یک پیچ هم نباید در رسانه‌ها درز پیدا کند. ما این جنگنده‌ها را به صورت رسمی به عنوان تعمیرات اساسی از خدمت خارج کردیم. تمام مکاتبات با کدهای ویژه نظامی انجام می‌شد و فقط سه نفر در ایران از جزئیات مطلع بودند».

      او از اعزام 12 خلبان ایرانی به پاکستان هم سخن می‌گوید: «حدود ۱۲ خلبان ایرانی به صورت داوطلبانه و بدون یونیفرم رسمی برای آموزش نیروی هوایی پاکستان اعزام شدند. آنها در پایگاه هوایی کراچی مستقر شدند اما تحت عنوان مشاوران فنی فعالیت می‌کردند».

      طوفانیان اعتراض آمریکایی‌ها و واکنش شاه را هم اینگونه رایت می‌کرد: «وقتی آمریکایی‌ها از طریق کانال‌های دیپلماتیک اعتراض کردند، شاه به من گفت: به آنها بگویید ما داریم تجهیزات معیوب را برای تعمیر به اروپا می‌فرستیم. این یک دروغ مصلحتی بود که همه طرف‌ها می‌دانستند واقعیت ندارد، اما کسی نمی‌توانست اثبات کند».

      ایران از پاکستان حمایت کرد تا هم ارتباط مناسبش با پاکستان را حفظ کرده باشد، هم آنکه بر اساس یک سیاست کلی از نفوذ شوروی جلوگیری کند و البته رعایت ملاحظات ارضی درباره منطقه بلوچستان ایران. در نهایت پس از اعلام آتش‌بس از طریق قطعنامه ۲۱۱ شورای امنیت و پس از مداخله دیپلماتیک شوروی و آمریکا و صدور اعلامیه تاشکند، خصومت بین دو کشور پایان یافت. بیشتر جنگ توسط نیروهای زمینی این کشورها در کشمیر و در امتداد مرز هند و پاکستان انجام شد.

      منبع خبر: پایگاه خبری تحلیلی انتخاب

      ثبت دیدگاه